درباره «گناه فرشته» و ضعف روایتش در قسمتهای پایانی/ غافلگیری یا فریب مخاطب؟
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۱۲۲۲۱
سریال «گناه فرشته» بیش از اینکه قصهای پر سر و صدا داشته باشد، حاشیههای پرسروصدایی داشت که سبب شد سر زبانها بیفتد. شهاب حسینی که نقش اول این سریال را بازی میکند پیش از این در سریال «پوست شیر» بازی تماشایی و درخشانی داشت. محصول برادران محمودی با دقت در جزئیات و میزانسن، تماشاگران پروپا قرصی پیدا کرد و روند منطقی اتفاقها طوری کنار هم قرار گرفت که وقتی گره قتل مشکوک دختر جوان باز شد قطعات پازل اتفاقها به شکل درستی کنار هم جا گرفتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باگهای یک قصه جنایی سیر اتفاقات در این سریال، خطی و ساده نیست بلکه روایتی دایرهای دارد که با فلشبکها، گرههای داستانی باز میشوند اما نویسنده آن قدر گرههای داستان را پیچیده و کور کرده است که گاهی به عنصر تصادف متوسل میشود. قصههایی که درباره شخصیتهای فرعی رخ میدهند آنچنان در سیر خط اصلی مهم هستند که مخاطب را برای دنبال کردن قصه اصلی سردرگم میکند. همین تعدد شخصیتها موجب ضعف در شخصیتپردازی و تیپسازی از آنها شده است. عنصر غافلگیری در سریالسازی مهم است تا آنجا که مخاطب را فریب ندهد. موقعیتهای غافلگیرکننده این سریال را با «پوست شیر» مقایسه کنید، هر دو سریال درباره قتلی مشکوک هستند، در آن یکی دختری، مقتول است و در اینجا دختری متهم به قتل. نه تنها در سیر اتفاقات که برآمده از فیلمنامه است بلکه در فضاسازی هم «گناه فرشته» ضعفهای زیادی دارد. در این سریال فضای زندان، نمایشی و غیرواقعی به تصویر کشیده شده و مخاطب گمان میکند کارگردان یک بار برای اینکه فضای زندان را واقعنمایی کند، پا در این فضا نگذاشته است. آدمهایی که در زندان هستند، دلایل موجه و حتی قابل قبولی برای انجام جنایتها و خلافهایشان دارند. روابط زندانیان با هم آنچنان دوستانه و خیرخواهانه است که گویی فضای خوابگاه دخترانه به تصویر کشیده شده تا زندان زنان! سکانسهای مربوط به زندان مردان هم ضعفهای مشابهی دارد. رابطه میان فرشته و حامد هم آن قدر مبهم و سطحی است که عشق میان آن دو، مخاطب را غافلگیر میکند اینکه اصلاً این عشق چطور شکل گرفت. تغییر شخصیت فرشته در قسمتهای اخیر بدون دادن اطلاعات بیشتری از او در قسمتهای قبلی، باورپذیر نیست. ضمن اینکه رفتار و گفتار او با سبک زندگی و محیطی خانوادگی و اجتماعی که در آن بزرگ شده همخوانی ندارد.
درباره پرونده قتل هم جزئیات درست و دقیقی به مخاطب داده نمیشود و فقط در همین حد که قاتل چپ دست بوده و چند عکس از صحنه قتل و سکانسهای بازسازی صحنه جرم هم در فلشبکها تکرار میشود بدون اینکه سرنخ جدیدی به مخاطب داده شود.
شخصیتپردازی متزلزل حامد عنقا با به بازی گرفتن شهاب حسینی در این سریال که نقشهای ماندگار «قباد» در «شهرزاد» و «محب» در «پوست شیر» را ایفا کرده است، سعی داشته تکههای ساخت سریالی تماشایی را کامل کند از بازیگران چهره گرفته تا یک داستان جنایی مهیج اما ضعف در شخصیتپردازی و پیچیدگی سردرگم کننده در قصه سبب شده نتیجه خلاف آنچه شود که متصور بوده است. حامد تهرانی که در آغاز سریال وکیلی صریح، باهوش و انتقامجو است در قسمتهای پایانی، شخصیتی متزلزل و بیفکر پیدا میکند که این تغییر و تحول در سریال به درستی زمینهسازی نشده است. قضاوت سطحی و سادهلوحانه وکیلی که سابقه درخشانی در پروندههای اقتصادی دارد درباره اینکه از چهره یک دختر بفهمد او قاتل است یا نه! منطقی نیست.
شخصیتهای دیگر هم با وجود اینکه سریال به قسمتهای پایانی نزدیک میشود همچنان مبهم و ناشناختهاند. تعدد شخصیتها و تأثیری که هر کدام از آنها در روند قصه دارند، مخاطب را سردرگم میکند اما یکی از شخصیتهای مبهم و تاریک «عماد تهرانی» با بازی بهروز رضوی است. بهروز رضوی که به عنوان صداپیشه و مجری شناخته میشود تا بازیگر، بار اصلی اتفاقهای پشت پرده را به دوش میکشد اما مخاطب، اهمیت این نقش کلیدی را از بازی او دریافت نمیکند. یک سر همه اتفاقات به عماد برمیگردد اما او آدمی خونسرد با یک بازی تخت و یکنواخت است که هیچ اکت و حتی بازی زیرپوستی ندارد. انتخاب این بازیگر برای یکی از نقشهای کلیدی سریال جای سؤال است که اگر فقط صدای بازیگر این نقش برای کارگردان مهم بوده، میتوانسته از دوبله استفاده کند نه اینکه نقشی کلیدی را به یک صداپیشه با سوابق اندک بازیگری بدهد.
سوار بر موج حاشیهها نکته پایانی درباره «گناه فرشته» اینکه حاشیههای این سریال از متن آن پررنگتر شده است. جنجالها از همان قسمت نخست آغاز شد به طوری که روزنامه کیهان پس از پخش قسمت اول این سریال در مقالهای نوشت داستان این مجموعه درباره قتلهای زنجیرهای و کنایه به قتلهای زنجیرهای و دروغهای حاشیهای مربوط به اتوبوس ارمنستان بوده است. در قسمت سوم و در سکانسی که مهتاب وارد خانه عماد میشود تصاویری از چند قاب عکس روی دیوار بود؛ تصاویر معروفی از عکس سه نفره مرحوم لطفی، مرحوم ابتهاج و مرحوم شجریان که به طرز عجیبی، صورت عماد تهرانی با بازی بهروز رضوی روی سر شجریان گذاشته شده بود! در نماهای بعدی هم تصاویر دیگری دیده میشد که سر و صورت بهروز رضوی روی سر و صورت رضا براهنی و نادر نادرپور فتوشاپ شده بود. در قسمت پنجم، شخصیت یک روزنامهنگار باجگیر به اسم «محمود واعظ» و شباهت گریم و نام او به ماشاءالله (محمود) شمس الواعظین، صدای اعتراض عدهای از روزنامهنگاران را بلند کرد که در نهایت منجر به عذرخواهی حامد عنقا شد. این حاشیهها به همین جا ختم نشد و یافتن نشانههایی در طراحی صحنه، اتفاقهای قصه و حتی انتخاب موسیقی باز هم نام این سریال را سر زبانها انداخت. اگرچه در ابتدای هر قسمت تأکید میشود که «هر گونه شباهت به افراد و رخدادهای واقعی کاملاً تصادفی است و وقایع این داستان در سال ۱۴۰۲ اتفاق نیفتاده است» اما به نظر میرسد چندان هم تصادفی نیست. با نزدیک شدن به قسمت پایانی این سریال به نظر میرسد عنقا در نخستین تجربه کارگردانیاش روی فیلمنامهای که میتوانست قصهای جذاب و گیرا داشته باشد، به جای تمرکز بر ساخت سریالی تماشایی و استاندارد، سوار بر موج حاشیهها شده که به اندازه کف روی آب، ماندگار است. زهره کهندل
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سریال گناه فرشته سایت فیلیمو بهروز رضوی گناه فرشته شخصیت ها حاشیه ها اتفاق ها آن قدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۱۲۲۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا سردار سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی در سریال پایتخت ۵ مخالفت کرد؟
احسان محمدحسنی، مدیر سازمان هنری رسانهای اوج در کتاب سلیمانی عزیز ۲، صفحه ۱۹۴ به خاطره جالبی از نگاه سردار سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه به سریال پایتخت ۵ و سکانسهای مربوط به داعش اشاره دارد. هم چنین سیروس مقدم کارگردان این سریال خاطراتی از ساخت این قسمتها دارد. این روزها که پخش این سریال پرمخاطب در شبکهای فیلم به قسمتهای حساس حضور خانواده نقی معمولی و همراهانش در سوریه و درگیری با داعش رسیده بد نیست این خاطرات شیرین را مرور کنیم.
سردار سلیمانی هماهنگ کرد تا عوامل فیلم با اسیران داعشی صحبت کنند
همشهری نوشت:در کتاب کتاب سلیمانی عزیز ۲ به نقل از مدیر سازمان هنری رسانهای اوج میخوانیم: وقتی قرار شد پایتخت ۵ ساخته شود، تیم را بردیم دیدار حاج قاسم. حاجی خیلی کمک کرد تا بچهها با فضای سوریه و مدافعین حرم آشنا بشوند؛ حتی هماهنگ کرد با یکی دوتا اسیر داعشی صحبت کنند. فیلمنامه که نهایی شد، یک روز صبحانه مهمان حاج قاسم شدیم. همین که فهمید آخر سریال قرار است بابا پنجعلی شهید شود و در کربلا یا مشهد خاکش کنند، گفت: «فیلمنامه رو عوض کنید، همه این خونواده باید صحیح و سالم برگردن ایران.» کارگردان و نویسنده با تعجب نگاهی کردند و گفتند: «نمیشه! ما میخوایم قصه اینطور تموم بشه.» حاجی وقتی دید قبول نمیکنند، غیرتمند گفت: «مگر ما مرده باشیم که یکی از این خونواده به دست داعش شهید بشه!
نظر سردار در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بود
سیروس مقدم کارگردان خلاق و خوشفکر این سریال در خصوص این سری از مجموعه پایتخت در یک گفت و گویی مطبوعاتی میگوید: پرمخاطبترین فصل سریال پایتخت (فصل پنجم) را تولید کردیم که حملات زیادی هم به آن شد. این سریال با توصیه حاج قاسم سلیمانی ساخته شد. نظر سردار در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بود و فقط یک نگرانی داشتند که انتهای قصه چه میشود که ما گفتیم خانواده نقی با رشادت و جانفشانی خودشان را از مهلکه جنگ نجات میدهند و در نهایت یک بالگرد سوری این خانواده را از مخصمه نجات میدهد. سازمان اوج همفکر و ناظر بر کار بود و قسمت به قسمت فیلمنامه، هم به اوج و هم تلویزیون داده میشد و کاملا هماهنگ بودیم... یک صبح زود خدمتشان (سردار سلیمانی) رسیدیم، زیرا میخواستند سرشان خلوتتر باشد و مفصل صحبت کنند. من از فحوای کلامشان متوجه شدم پایتختهای دیگر را هم دیدهاند. ایشان نظراتی داشتند که بحق هم درست بود. ضمن اینکه به ما مشاورانی برای کار معرفی کردند و فقط نگران فینال قصه بودند که قهرمانان نجات پیدا کنند.
جلسات مفصلی با فرماندهان داشتیم
مقدم در ادامه میافزاید: بارها من و محسن تنابنده جلسات مفصلی با ردههای بالای عملیات سوریه داشتیم و پای خاطرات آنها نشستیم و نوشتیم، حتی خودم یک بار پیش سردار سلیمانی رفتم و راجع به پایتخت و داعش صحبت کردیم ...
حضرتآقا همه را خوشحال کردند
این کارگردان در ادامه میافزاید: حضرت آقا در صحبتهایشان تاکید کردند به رئیس وقت سازمان صدا و سیما سفارش کردهاند نمونه سریالهایی مثل پایتخت ساخته شود که روایتگر یک خانواده متدین، ایرانی و بافرهنگ است و گفته بودند، چرا از این سریالها کم ساخته میشود؟ من حرف آقا را به عوامل رساندم و خیلی خوشحال شدیم که ایشان حتی حرفهای نهفته در سریال را کشف کردهاند و تاکید داشتند در پایتخت ۲ خیلی خوب به حقالناس پرداختهایم. شنیدن این حرفها خیلی حالمان را خوب کرد.
سیروس مقدم، کارگردان شناخته شده تلویزیون است. او بعد از ساخت مجموعههای پرمخاطب تلویزیونی همچون پایتخت، روزهای زندگی، نرگس، تا ثریا، چک برگشتی، بچههای نسبتا بد، مدینه، میکائیل، علیالبدل و... نشان داده که رگ خواب مخاطب را بخوبی میشناسد و میداند از چه زاویهای به دغدغههای مردم نگاه و آن را از قاب دوربینش به بهترین شکل ثبت کند.
منبع: خبرآنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی